تأملاتي دربارة عدم قطعيّت و اختيار انسان
جهان-كه موضوع علوم فيزيكي و زيست شناختي است- مجموعة چيزهايي است كه همواره در كنش متقابلند. جداي از دخالت مستقيم خداوند يا تأثير تصميم هاي آزادانة ما ،جهان به شيوه اي عقلاني و كاملاً معين، متابق با سرشت ذاتي خود رفتار مي كند؛ بدون اينكه رويدادهايي بي ضابطه دركار باشند. البته رويدادهاي بسياري وجود دارند كه در نظر ما شگفت انگيز و پيش بيني نشده اند كه آنها را پيش آمدهاي اتفاقي مي ناميم. اين، صرفاً بدين معنا است كه ما علل آنرا نمي شناسيم نه اينكه طبقة معيني از رويدادها وجود داشته باشند كه از مبادي عِلّي برخوردار نيستند. اما سخن فوق برآن دلالت ندارد كه ما علي الاصول مي توانيم همچون «هوش برترِ لاپلاس» ، هميشه آينده را پيش بيني كنيم. اين امر به طور كلي به چند دليل، نا شدني است:
اولاً ؛ ما نمي توانيم موقعيت كنوني را بادقت كافي بشناسيم. تمام اندازه گيري ها در معرض حدي از خطا قرار داندكه اگر چه مي توانيم آنرا كاهش دهيم ولي نمي توانيم كاملاً از بين ببريم. ثانياً ؛ همان گونه كه از تحقيق هاي اخير دربارة «سيستم هاي آشوب ناك» آموخته ايم، زمانِ تكامل يك سيستم، غالباً نسبت به تغييرهاي اندك حالت اوليه ، بسيار حساس است. نهايتاً ؛ در بيشتر موارد، محاسبه هاي رياضي- حتي با سريعترين رايانه ها- فراتر از توان ما هستند . با وجود اين، اگر چه نمي توانيم همواره رفتار آيندة سيستم هاي فيزيكي را پيش بيني كنيم، اما آنها همچنان متعين باقي مي مانند . البته در موارد بسياري - هرچند محدود- محاسبة تقريبي، امكان پذير است.
در
اينجا بايد به آنچه عدم تغيير كوانتومي خوانده مي شود، اشاره كرد. بنا بر
اصل عدم قطعيت هايزنبرگ، اندازه گيري مقدار متغيرهاي مزدوج مانند مكان و
اندازة حركت يك ذره ، با دقتي پيش از آنچه رابطة ،متضمن
آن است ممكن نيست. هر قدر مكان يك ذره را با دقت بيشتري اندازه بگيريم،
اندازة حركت آنرا با دقت كمتري خواهيم دانست و برعكس. اين رابطه، مانند كلِ
مكانيك كوانتومي در مورد ميانگينِ رفتار شمار زيادي از سيستم ها يا مجموعة
سيستم هاي مشابه، كاربرد دارد و دربارة هيچ سيستم خاصي، اطلاعات كاملي به
دست نمي دهد. در حقيقت مي توان احتجاج كرد كه بر روي يك سيستم خاص، اندازه
گيري هايي با دقت بسيار بيش از آنچه اصل عدم قطعيت مجاز مي داند، ممكن است .
اما جداي از اين مطلب، ناتواني در اندازه گيري دقيق، برآن دلالت ندارد كه
كميت هاي اندازه گيري شده، در واقع، از مقادير دقيق برخوردار نباشند. اين،
گذاري نابجا از رويكردي عملياتي به رويكردي هستي شناختي است. تنها، كسي مي
تواند اين گونه احتجاج كند كه با ديدي تحصل گرابه علم بنگرد، يعني معتقد
باشد: «آنچه نتوان اندازه گرفت بي معنا است.» بدين سان آنچه عدم تعيين
كوانتومي خوانده مي شود، ويژگي عيني جهان كوانتومي نيست ، بلكه صرفاً پيامد
يك نگرش خاص فلسفي به مكانيك كوانتومي است. آنچه به طور ضمني بيان شد،
ديدگاه اصالت واقع دربارة مكانيك كوانتومي است كه از سوي اينشتين ابراز شد و
پلانك، فون لوئه، لانده، دوبروي، شرودينگر و ديراك، به طرق گوناگون از آن
جانبداري كردند.
اين ديدگاه در قبال تفسير كپنهاگي است كه با نام هاي بور، هايزنبرگ و بورن همراه است. بنابر ديدگاه كپنهاگي، مكانيك كوانتومي، شرح و وصف كاملي را از رفتار هر سيستم فراهم مي كند. پذيرش اين موضع، ناگزير، انكار عليت و تضعيف شور و شوق علمي را در پي دارد؛ اگر سخن گفتن از ريز ساختارها موجبيتي، بي معنا باشد آنگاه شوق اندگي براي تلاش و كشف آن وجود دارد.
اما اگر جهان يك سيستم كاملاً متعين باشد در آن صورت اختيار ما همراه آن، مسئوليت و اخلاق انسان چگونه توجيه مي شود؟ تاكنون كوشش هايي براي حل اين مشكل از راه مجاز شمردن عمل ذهن بر روي ماده، در چارچوب اصل عدم قطعيت صورت گرفته است. براي فهميدن فعل خداوند در جهان نيز ممكن است به شيوه اي مشابه تلاش كرد. اين توضيحات هم غير قانع كننده و هم غير ضروري است. اختيار، تجربة انكار ناپذير انسان است كه با وجود تلاش هاي بسيار، هنوز ناشناخته مانده است. اما اگر جهان در حقيقت سيستمي كاملاً متعين باشد و مابخشي از آن را تشكيل دهيم، در اين صورت اختيار، خيالي باطل است. اين سخن مستلزم آن است كه آنچه من در حال نوشتن آن هستم؛ صرفاً نتيجة برهم كنش هاي اتمي باشد و معناي ديگري نداشته باشد. اگر اين سخن درست نيست و گفتگو از معنا برخوردار است؛ آنگاه به اين نتيجه مي رسيم كه ما انسانها فقط در بخش هايي از اين جهان نيستيم. اين طور نيست. كه ما اشيايي باشيم كه همواره در حال تأثير متقابليم. در هر يك از ما، چيزي اضافي وجود دارد، يعني يك روح فناناپذير كه خداوند در لحظة انعقاد نطفه به ما بخشيده است. ما شايد چگونگي آن را درك نكنيم اما اين امر ما را قادر مي سازد تا حيات و تجربه هاي خود را معنادار كنيم.
تهیه و تنظیم:نوید روهنده
منابع:
نوشته شده توسط "پی.ای.هاجسون" فیزیکدان و پژوهشگر ارشد دانشگاه آسکفورد.
نشریه علمی-خبری «نامه علم و دین»