احمد سیف ازدانشگاه بروجرود:
"كوانتوم را از اين بابت انتخاب مي‌كنم كه به تئولوژي يا عرفان نزديك است، به خاطر اينكه كساني كه كوانتوم مي‌دانند حرف‌هايي را مي‌زنند كه كلاسيك‌ها هم شايد نفهمند و كساني كه عارفانه حرف مي‌زنند، آنها نيز شايد عوامند و متوجه نشوند.

چند سال پيش در آلمان جلسه‌اي گذاشتند. آقاي هايزنبرگ را انتخاب كردند و به او گفتند: آقاي هايزنبرگ، از دنياي كوانتوم زندگي را تعريف كن! او گفت: در اين مجموعه چه‏كساني هستند؟ آنها گفتند: علوم‌ پايه. او گفت: از خودشان استفاده مي‌كنم. اولين سؤال من اين است كه اگر اين تاس را بالا بيندازيم به چه احتمال عدد 6 پائين مي‌آيد. گفتند: به احتمال يك ششم. هايزنبرگ گفت: شما اشتباه مي‌كنيد، من تاس را صد بار بالا مي‌اندازم ولي عدد 6 در هيچ‎كدام نمي‌آيد. اگر بخواهد تا صبح احتمال يك‎ششم عدد 6 بيايد اين تاس ميلياردها بار بايد بالا انداخته شود كه شايد به احتمال يك‎ششم عدد 6 بيايد.

هايزنبرگ رو كرد به رياضي‌دانان و گفت‌: آيا درست است؟ همه: گفتند بله. گفت: جلوتر مي‌رويم. از جرم خورشيد چقدر بايد كم بشود كه يك ثانيه نور توليد شود؟ من محاسبه كردم يك ميليون و 250 تن بايد كم بشود. از جرم خورشيد تا يك ثانيه نور توليد بشود و اگر نباشد اين وضع، وضع نجومي خورشيد اين نور تأمين نخواهد شد.

جلوتر برويم، گفت: چه مقدار سلول در مغز انسان وجود دارد؟ من حساب كردم تعداد 100 بيليون سلول تحريك‌پذير و چند برابر اين سلول تحريك‌ناپذير است. بر هم كنش اينها رفتار انسان را مشخص مي‌كند. اگر نباشد اين تعداد نجومي سلول فرد، اين رفتار هنجاري را ندارد. گفتند: آقاي هايزنبرگ، اينها چه ربطي به فلسفه زندگي دارد؟ گفت: اتفاقاً ربطش همين جاست. بايد 4 ميليارد نفر متولد بشود تا يك نفر بشود اديسون كه دنيا را تكان ‌دهد.

از هايزنبرگ سؤال پرسيدند كه: آقاي هايزنبرگ، اينها چرا اين‎قدر قوي هستند؟ برگشت گفت: اينها نسبت به مردم يك فرقي دارند. فرقش اين است كه اينها نيروي دروني دارند. گفت: حالا اين نيروي دروني را تفسير كن! گفت: الآن تفسير مي‌كنم. گفت: آقاي نيوتون گفته است نور به صورت پيوسته وجود دارد. من مي‌گويم نور پيوسته نيست، نور به صورت كوانتيته است. يعني چي؟ يعني اينكه نور بسته بسته است و هر بسته يك انرژي خاصي دارد. يك مثال خيلي ساده زد. گفت: اين نردبان را در نظر بگيريد. اگر بخواهيد صعود كنيد يك پا را روي پله اول، پاي دوم را روي پله دوم. اگر پاي دوم بين پله اول و دوم قرار بگيرد، صعود صورت نخواهد گرفت. گفت‌: اينهايي كه اين خصوصيت را دارند اين انرژي را به اندازه خاص خودش رها مي‌كنند. گفت: اگر زندگي تمام مردم دنيا را به تخم‌مرغ تشبيه كنيم، همه مردم دنيا به وسيله نيروي خارجي اين تخم‏مرغ را مي‌شكنند ولي اين جور افراد تخم‌مرغ را از داخل مي‌شكنند، پس ما هم خيلي نگران نباشيم. دانشگاه زياد مي‌زنيم به خاطر اينكه آن نخبه‌ها زياد بشوند و زندگي را براي همه تفسير كنند. بنده چون‏كه مي‌خواهم بروم اين‌گونه صحبت مي‌كنم.


 خبرنامه دانشجویان ایران