مدل‌های تاریخی
بسیاری از مدل‌های کیهان (cosmologies) ومنشأ آن (cosmogonies) شده اند، بر اساس داده‌های آن زمان و تصورات از جهان در دسترس پیشنهاد می کنند. از لحاظ تاریخی ، cosmologies و cosmogonies در روایات از خدایان بر اساس بازیگری در شیوه‌های مختلف بودند. نظریه‌ها ی غیرشخصی از جهان، قوانین فیزیکی حاکم بر جهان برای اولین بار توسط یونانی‌ها و سرخ‌پوستان بودند ارائه شده است. در طول قرن‌ها، بهبود در مشاهدات نجومی و تئوری حرکت و گرانش همواره منجر به توصیف دقیق تر از جهان شد. دوران مدرن کیهان‌شناسی با آلبرت اینشتین 1915 نظریه عمومی نسبیت آغاز شد، که این امکان را به کمی پیش بینی منشا، تکامل، و نتیجه گیری از عالم به عنوان یک کل می دهد. مدرن‌ترین و دقیق تر، نظریه‌های کیهان‌شناسی بر اساس نسبیت عام پذیرفته شده، پیش بینی مهبانگ، اگر چه هنوز هم به دقت بیشتری از اندازه گیری‌های برای تعیین اینکه نظریه صحیح لازم است.

اسطوره آفرینش
حساب سومری creatrix الهه Nammu، پیشرو آشوری الهه Tiamat؛ شاید اولین بازمانده‌های اسطوره آفرینش باشند. فرهنگ‌های بسیاری از داستان هایی که منشأ جهان را توصیف می کنند، درحالی که ممکن است تقریبا به انواع معمول گروه خواهد بود. در یک نوع از داستان، جهان از تخم مرغ درون جهان به دنیا آمده است؛ از جمله داستانهایی که شامل شعر حماسی Kalevala فنلاندی، داستان چینی‌ها از Pangu یا هند Brahmanda Purana میباشد. در داستان‌های مربوط به آفرینش توسط یک نهاد واحد نشأت می گیرد ناشی از تولید و یا چیزی را که توسط آن یا خودش میباشد، همانطور که در بودیسم تبتی مفهوم از Adi - بودا، یک یونانی باستانی گایا (مادر زمین)، الهه آزتک اسطوره Coatlicue، مصر باستان داستان Atum خدا، و یا پیدایش اسطوره آفرینش میباشد. در نوع دیگری از داستان، جهان از اتحاد خدایان نر و ماده آفریده شده است، همانطور که در داستان مائوری از Rangi و پاپا. در داستان دیگر، جهان است توسط مواد موجود از قبل، مثل جسد مرده خدا -- به عنوان از Tiamat در حماسه بابلی Enuma Elish یا از Ymir غول در اساطیر نورس -- و یا از مواد پر هرج و مرج، به عنوان در ایزاناگی و ایزانامی در اساطیر ژاپنی ایجاد شده است. در نوع دیگری از داستان، جهان به فرمان خدا، به عنوان مثال داستان Ptah در مصر باستان یا پیدایش اسطوره آفرینش به عنوان بخشی از اساطیر یهودی و مسیحی آفریده شده است. در داستان دیگر، جهان ومصالح از اصول اساسی مانند برهمن و Prakrti، یا یین و یانگ از تائو ناشی شده است.

مدل‌های فلسفی:
فلسفه پیش سقراطی، فیزیک (ارسطو)، کیهان‌شناسی هندو، کیهان‌شناسی اسلامی، و زمان از قرن6 پیش از میلاد فلاسفه پیش سقراطی یونان اولین مدل‌های فلسفی شناخته شده از جهان را توسعه دادند.نخستین فیلسوفان یونانی مورد ملاحظه قرار دادند که ظواهر می توانند فریب دهند، و به دنبال درک واقعیت اساسی در پشت ظواهر رفتند. به طور خاص، آنها به توانایی ماده برای تغییر شکل اشاره کردند (به عنوان مثال، یخ به آب به بخار آب) و چند فیلسوف پیشنهاد کردند که تمام مواد به ظاهر مختلف جهان (چوب، فلز و غیره) همگی اشکال مختلف از مادهٔ واحدی هستند. (arche) اولین کار تالس بود که این، ماده آب نامیده شد. پس از او ،Anaximenes آن را هوا نامید، و ثابت کرد که باید وجود داشته باشد نیروهای جاذبه و دافعه ای که باعث می شوند archeها به اشکال مختلف متراکم و تفکیک شوند. Empedocles پیشنهاد کرد که چندین مواد اساسی برای توضیح تنوع جهان لازمند، و پیشنهاد کرد که هر چهار عنصر کلاسیک (زمین، هوا، آتش و آب) وجود دارند، هرچند در ترکیب‌های مختلف و اشکال. این نظریه چهار عنصر توسط بسیاری از فلاسفه پس از آن به تصویب رسید. برخی از فلاسفه قبل از Empedocles کمتر موادی را چیزهای برای arche حمایت کردند؛ هراکلیتوس استدلال برای logos، فیثاغورث معتقد بود که همه چیز از اعداد تشکیل شده بودند، در حالی که دانش آموز تالس '، Anaximander، پیشنهاد کرد که همه چیز از یک ماده بی نظم معروف به apeiron تشکیل شده بود، تقریبا متناظر با به مفهوم مدرن از کف کوانتومی بود. تغییرات مختلفی از نظریه apeiron، پیشنهاد شد که مهمترین آنها که از Anaxagoras که پیشنهاد کرد که ماده‌های مختلف در جهان را از apeiron به سرعت در حال چرخش، در حال حرکت توسط مجموعه اصل عقل (ذهن) تنظیم شده بودند. دیگر فلاسفه -- که مهمترین آنها Leucippus و Democritus -- پیشنهاد کردند که جهان از اتم در حال حرکت از طریق تفکیک فضای خالی، خلاء تشکیل شده بود؛ ارسطو مخالف این دیدگاه ("طبیعت abhors خلاء ") در این زمینه که مقاومت در برابر تراکم حرکت را افزایش می دهد؛ بنابراین، فضای خالی باید بدون مقاومت در برابر حرکت به امکان سرعت نامحدود، منجر شود. اگرچه هراکلیتوس استدلال برای تغییر ابدی کرده بود، شبه معاصر خود Parmenides ساخته شده بود از یک نظریه اساسی افراطی که تمام تغییر توهم که در واقع تا ابد تغییر ناپذیر و از طبیعت مجرد پیشنهاد شده بود.تفکیک Parmenides مشخص این واقعیت به عنوان το εν (یک).نظریه Parmenides 'غیر برای بسیاری از یونانیان غیر محتمل به نظر می رسید، اما دانش آموزان خود Zeno Elea از آنها را با چندین تناقض معروف به چالش کشیدند. ارسطو این تناقض را با توسعه مفهوم تسلسل بی نهایت قسمت، و استفاده از آن را با فضا و زمان حل و فصل کرد. فیلسوف Kanada هندی، بنیانگذار مدرسه Vaisheshika، توسعه تئوری ذره گرایی و پیشنهاد کرد که نور و گرما انواع مواد مشابه بودند.. در قرن 15میلادی، فیلسوف بودایی atomist فیلسوف Dignāga پیشنهاد اتم به اندازه نقطه از انرژی ، durationless ساخته شده را داد. . آنها را از وجود اساسی ماده انکار کرد و پیشنهاد کرد که از جنبش جرقه زود گذر از جریان انرژی بودند. تئوری finitism تمپورال توسط نظریه خلقت مشترک سه دین ابراهیمی : یهودیت، مسیحیت و اسلام الهام گرفته بود. فیلسوف مسیحی، جان Philoponus، استدلال‌های فلسفی گذشته در مقابل مفهوم نامحدود یونانی باستان را ارائه داد. استدلال Philoponus 'در برابر بی نهایت گذشته توسط فیلسوف مسلمان اولیه مورد استفاده قرار گرفت، آل - Kindi (Alkindus)؛ فیلسوف یهودی ، Saadia Gaon (Saadia بن یوسف)، و متکلم مسلمان، غزالی (Algazel). آنها دو استدلال منطقی در برابر بی نهایت گذشته به کار، اول بودن استدلال "از عدم امکان وجود بینهایت عملی" ، که آمده است : " بینهایت واقعی نمی تواند وجود داشته باشد." "سیر قهقرایی زمانی نامتناهی از اتفاقات بی نهایت واقعی است." "سیر قهقرایی زمانی نامتناهی از وقایع نمی تواند وجود داشته باشد." آرگومان دوم، آرگومان "از عدم امکان تکمیل بینهایت عملی با افزودن پی در پی"، آمده است :

یک بینهایت واقعی نمی تواند با افزودن پی در پی به اتمام برسد." "

http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/3/3e/ThomasDiggesmap.JPG
مدل کوپرنیک
"سری زمانی از حوادث گذشته شده با افزایش پی در پی کامل شده است". "سری زمانی از وقایع گذشته، نمی تواند واقعیت نامحدود باشد ". هر دو استدلال‌های فلاسفه و متکلمان مسیحی بعد تصویب شدند، و آرگومان دوم به خصوص معروف تر شد بعد از آن توسط امانوئل کانت در رساله خود از تناقض دو قانون یا دو اصل اول مربوط به زمان به تصویب رسید.
مدل کپرنیک

فخر الدین رازی (1149-1209) از ایده مرکزیت زمین در جهان انتقاد کرد .در زمینه تفسیر خود آیه قرآن ، "همه ستایش‌ها متعلق به خدا، پروردگار جهانیان ،" او سوال مطرح است که آیا اصطلاح "جهان" در این آیه اشاره دارد به "جهان چند گانه در این جهان پست و یا کیهان، یا به بسیاری از کیهان‌های دیگر شناخته شده است. multiversفراتر از این. " او را رد کرده و ارسطو و مفاهیم او عقیدهٔ ارسطو و ابن سینا را که جهان تک گردان بود را به اطراف جهان مجرد، و در عوض استدلال می کنند که بیش از "هزار هزار جهان (آلفا alfi' awalim) فراتر از این دنیا چنین است که هر یکی از آن جهان بزرگتر و بیشتر می‌شود وجود دارد گسترده تر از این جهان و همچنین داشتن مانند آنچه در این جهان است. "


مدل اینشتن
فاصله بین کهکشان چرخان با گذشت زمان افزایش می یابد، اما فاصله میان ستاره‌ها در درون هر کهکشان تقریبا ثابت می ماند، به علت فعل و انفعالات گرانشی به همان اندازه می ماند. این انیمیشن بسته جهان فریدمن با صفر ثابت کیهانی را نشان میدهد مثل جهانی که نوسان می‌کند بین بیگ بنگ و بیگ کرانچ. انیمیشن نشان دادن انبساط جهان متریک در غیر دکارتی (غیر مربع) و یا سیستم‌های مختصات منحنی، قضیه فیثاغورث نگه می دارد تنها در مقیاس طول بینهایت کوچک و باید با افزودن تانسور متریک، که می تواند از جایی به جای دیگر و متفاوت باشد که توصیف هندسه مکانی در دستگاه مختصات خاص است. با این حال، با فرض اصل کیهانی که در جهان است همگن و ایزوتروپیک در همه جا، هر نقطه در فضا که مثل هر نقطه دیگر است، از این رو، تانسور متریک همان باید در همه جا باشد. که منجر به شکل تک برای تانسور متریک، به نام فریدمن - لومتر - متریک رابرتسون - واکر

http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/6/60/CMB_Timeline75.jpg/800px-CMB_Timeline75.jpg
مدل غالب و انبساط فضا زمان و همهٔ متعلقات آن


که در آن (آر، تتا، فی) متناظر با مختصات کروی سیستم است. این متریک فقط دو پارامترهای نامشخص دارد: طول کلی آرکه در قیاس با می تواند متفاوت باشد، ویک شاخص انحنا است که می تواند تنها 0 ، 1 یا1 -، مربوط به هندسه مسطح اقلیدسی، و یا از خمیدگی فضای مثبت و یا منفی باشد. در کیهان‌شناسی، حل برای تاریخ جهان است که محاسبه آر را انجام می دهد و به عنوان یک تابع از زمان انجام داده، با توجه به ک و ارزش ثابت کیهانیΛ است که پارامتر (کوچک) در معادلات میدان اینشتین است. معادله توصیف چگونگی آر متغیر با زمان است به عنوان معادله فریدمن شناخته می‌شود، پس از مخترع آن، الکساندر فریدمن. راه حل برای آر (تی) به ک وΛ بستگی دارد، اما برخی از ویژگی‌های کیفی چنین راه حل‌های عمومی دارند . اول و مهمتر از همه، طول آر از مقیاس جهان می تواند ثابت باقی می ماند تنها در صورتی که جهان به طور کامل ایزوتروپیک باشد که کاملا با انحنای مثبت (ک = 1) است و یک مقدار دقیق چگالی در همه جا دارد و به عنوان اولین بار توسط آلبرت انیشتین مورد ملاحظه قرار گرفت. با این حال، با توجه به نسبیت عام این تعادل ناپایدار است ودرجهان شناخته شده آر در مقیاس کوچکتر، باید تغییر کند ،. هنگامی که تغییرات آر، تمام فواصل فضایی در تغییر جهان پشت سر هم می شود؛ گسترش کلی یا انقباض فضا به خودی خود وجود دارد. این محاسبات برای رصد کهکشان که به پرواز مجزا را پدیدار کرده است؛ فضای بین آنها را کشش می دهد.

کشش فضا همچنین در تناقض مخاسبات آشکار است که دو کهکشان را می توان 40 میلیارد سال نوری از هم جدا حساب کرد، هر چند آنها از همان نقطه 13.7 میلیارد سال پیش آغاز شده و هرگز سریع تر از سرعت نورحرکت نکرده است. دوم، تمام راه حل‌ها نشان می دهد که امواج گرانشی در گذشته، زمانی که آر به صفر میل می‌کند و ماده و انرژی باچگالی بی نهایت وجود داشت. این ممکن است به نظر رسد که نتیجه گیری از آن نامشخص است در فرض سوال برانگیز ازهمگنی کامل و همگرایی (بر اساس اصل کیهانی) و تنها تعامل گرانشی وجود دارد. با این حال، قضایای تکینگی پنروز - هاوکینگ نشان می دهد که تکینگی باید برای شرایط بسیار کلی وجود داشته باشد. از این رو، با توجه به معادلات میدان انیشتین، آر به سرعت در حال رشد است ازیک عکس داغ، حالت تراکم که وجود دارد بلافاصله پس از این نقطه تکین (زمانی که آر کوچک است، و مقدارمحدودی)؛ این است که ذات و ماهیت، مدل انفجار بزرگ جهان. تصور غلط رایج این است که مدل انفجار بزرگ پیش بینی می کندکه ماده و انرژی منفجر شده از یک نقطه در فضا و زمان؛ که غلط است.ترجیحا، فضای خود را در انفجار بزرگ ایجاد کرده بوده ودر سراسر با مقدار ثابت انرژی و ماده بطور یکنواخت توزیع شده است؛ به عنوان فضا گسترش می یابد ، (به عنوان مثال، آر (تی) را افزایش می دهد)، چگالی ماده و انرژی کاهش می یابد. فاصله هیچ مرز -- تجربی که مطمئن تر از هر مشاهدات خارجی است. با این حال، این مفهوم را میرسانند که فضا نامحدود است... (ترجمه آلمانی اصلی)


برنهارد ریمان هابیلیتی آبزرویشن 1854 سوم، شاخص تعیین انحنای ک نشانه ای از انحنای متوسط فضازمان به طور متوسط بیش از مقیاسهای طول بیش از یک میلیارد سال نوری است. اگرک = 1، انحنا مثبت است و جهان دارای حجم محدوداست. چنین کیهان هایی اغلب به عنوان کره سه بعدی تعبیه شده در فضای چهار بعدی مجسم می شوند. برعکس، اگر ک صفر یا منفی شود، جهان ممکن است حجم نامحدود داشته باشد، بسته به توپولوژی کلی آن. این ممکن است ضد شهودی جهان به نظر رسد که بی نهایت و چگالی بی نهایت می تواند در یک لحظه تنها دریک انفجار بزرگ ایجاد شده باشد که آر = 0 است، اما دقیقا همان است که پیش بینی شده در ریاضی که آیا ک 1 برابر نیست. برای مقایسه، هواپیما که انحنای آن بی نهایت صفر است، اما فضای بی نهایت، در حالی که سیلندر بی نهایت محدود است در یک جهت و چنبره محدود در هر دو است . جهان می تواند مانند یک کهکشان معمولی با شرایط مرزی تناوبی رفتار کند، همانطور که در " در اطراف، بپیچید " بازی‌های ویدئویی مانند سیارکها؛ مسافرتی عبور بیرونی "مرز" از فضای بیرون رفتن را فورا در نقطه دیگر در مرز ظهور حرکت به سمت درون. مدل غالب از منشأ و گسترش فضازمان و شامل همه آن. سرنوشت نهایی جهان هنوز شناخته شده نیست، زیرا بستگی به شدت در شاخص انحنا ک و ثابت کیهانیλ. اگر جهان به اندازه کافی چگال، کلوین برابر است با +1، باشد بدین معنی است که به طور متوسط انحنا مثبت است ودر جهان و در نهایت فرو می ریزد، جهان جدید احتمالا با شروع دریک پرش بزرگ ایجاد می شود. برعکس، اگر، ک برابر با 0 یا -1 باشد جهان ناقص و متراکم است و جهان برای همیشه گسترش خواهدیافت، به کندی خنک شدن و در نهایت تبدیل شدن به نامهربانی برای تمام عمر، به عنوان ستاره مرگ و همه ماده به سیاه چاله‌ها (یخ بزرگ و مرگ حرارتی جهان). همانطور که در بالا ذکر شد، داده‌های اخیر نشان می دهد که گسترش جهان در حال کاهش است به عنوان یک اصل انتظار نمی رود اما شتاب: و اگر این طور نامحدود ادامه دهد، جهان در نهایت به خودی خود تبدیل به(تبدیل بزرگ) می شود. از راه آزمایش جهان به تراکم کلی بسیار نزدیک است که بین مقدار بحرانی و گسترش ابدی است؛ دقت بیشتری در مشاهدات نجومی برای حل سوال مورد نیاز است.


مقاله اصلی : انفجار بزرگ، گاهشمار مهبانگ، هسته، و لاندا - مدل قلم سبز غالب بیگ بنگ الگوی حساب برای بسیاری از مشاهدات تجربی که در بالا توضیح داده شد است، مانند ارتباط از راه دور و انتقال به کهکشان‌های سرخ، جهان نسبت هیدروژن : اتم هلیم، و همه جا حاضر، دارای خواص فیزیکی مشابه تابش پس زمینه مایکروویواست . همانطور که در بالا ذکر شد، انتقال به مادون قرمز ناشی از گسترش متریک فضا به عنوان فضایی، خود را گسترش داد، طول موج فوتون معلق در فضارا نیز افزایش می دهد، کاهش انرژی است. دیگر فوتون عازم شده، از این رو توسعه آن بیشتر دستخوش، فوتون‌های قرمز قدیمی تر از کهکشان‌های دورتر هستند و بیشتر منتقل می شوند. تعیین ارتباط از راه دور و انتقال به مادون قرمز مسئله مهم در کیهان‌شناسی تجربی فیزیکی است.


واکنش‌های هسته ای مسئول فراوانی نسبی هسته اتمی نور مشاهده شده در سراسر جهان هستند. دیگر مشاهدات تجربی را می توان با ترکیب دو گسترش فضای کلی با فیزیک هسته ای و اتمی توضیح داد همچنانکه جهان گسترش می یابد، چگالی انرژی تابش الکترومغناطیسی هر چه سریع تر نسبت به آن ماده کاهش می یابد، بعد از اینکه انرژی یک فوتون کاهش می یابد با طول موج آن است. بنابراین، اگر چه چگالی انرژی جهان در حال حاضر توسط ماده تحت سلطه است، آن یک بار با تابش تحت سلطه قرار گرفته بود؛ شاعرانه حرف زدن، همه نور بود. همچنانکه جهان گسترش می یابد، چگالی انرژی آن کاهش می یابد و آن را سردترمی کند؛ و هنگامیکه این کار را انجام می دهد، ذرات بنیادی ماده می تواند استابلی را درون هر ترکیب همیشه بزرگتر شریک شود. بنابراین، در بخشی از اوایل مبدا ماده تحت سلطه، پروتون و نوترون پایدار تشکیل شده، که پس از آن به هسته‌های اتمی پیوند خورده است. در این مرحله، ماده در جهان عمدتا داغ بود و، چگال پلاسمای الکترون‌های منفی، نوترینوها خنثی و هسته مثبت است. واکنش‌های هسته ای در میان هسته رهبری وفور هسته سبکتر را دارند، به ویژه هیدروژن، دوتریوم و هلیم. در نهایت، الکترون‌ها و هسته اتم‌های پایدار ترکیب شده اند، که شفاف‌ترین طول موج تابش، در این نقطه، تابش از ماده، فرم در همه جا حاضر، پس زمینه ایزوتروپی اشعه میکروموجی امروزه مشاهده می شود.دیگر مشاهدات توسط فیزیک شناخته شده پاسخی قطعی نمی دهند. با توجه به نظریه متداول، عدم تعادل جزئی از ماده بر ضد ماده در حال حاضر در خلقت جهان بود، یا اندکی پس از آن توسعه یافته، احتمالا به علت نقض سی پی است که توسط فیزیکدانان ذرات مشاهده شده است. اگر چه ماده و ضد ماده بیشترین نابودی را با یکدیگر انجام می دهند، تولید فوتونها، باقیمانده کمی از ماده زنده است، دادن در حال حاضر ماده تحت سلطه جهان را می دهد. چند خط از شواهد نیز نشان می دهند که تورم کیهانی سریع از جهان خیلی زود در تاریخ آن رخ داده است (حدود 10-35 ثانیه بعد از آفرینش آن). مشاهدات اخیر همچنین نشان می دهد که ثابت کیهانی  صفر نیست و خالص جرم و انرژی محتوای جهان تحت سلطه است توسط انرژی تاریک و ماده تاریک است که علمی توصیف نشده اند. آنها در اثرات گرانشی خود متفاوت هستند. ماده تاریک مانند ماده معمولی سنگین می‌کند، و به این ترتیب گسترش جهان افت می‌کند؛ در مقابل، انرژی تاریک برای تسریع گسترش جهان در خدمت است.